|
|
|
|
تاريخ خبر: يکشنبه29/8/1384
|
صداي هاتف و پاسخ شبهه رجاء مصري، که نامش عبد ربّه بوده، مي گويد: « سه سال بعد از وفات حضرت امام حسن عسکري عليه السلام وارد مدينه شدم و به صاريا رفتم. در آن جا زير سايه باني، که مربوط به آن حضرت بود، نشستم و با خود فکر مي کردم که اگر چيزي بود ( فرزندي براي امام حسن عسکري عليه السلام بود ) لابد بعد از سه سال ظاهر مي شد. ناگاه بدون آنکه کسي را ببينم، صداي هاتفي را شنيدم که مرا صدا زد و فرمود: « اي عبد ربّه پسر نصير، به اهل مصر بگو آيا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديده ايد که به او ايمان آورده ايد؟ » رجاء مصري مي گويد: من اسم پدر خود را نمي دانستم؛ چون وقتي از مصر خارج شده بودم طفلي بيش نبودم و از اين که نام پدرم را از او شنيدم فهميدم که صاحب صدا حضرت صاحب الزمان عليه السلام است؛ لذا عرض کردم: شما بعد از امام حسن عسکري عليه السلام صاحب الزماني. و دانستم که ايشان امام بر حق است و اين که غيبت او حق است و شکّم از بين رفت و يقينم ثابت شد. »
|
|
واريز آنلاين به حساب مهديه |
|
|
|
|
|
|