|
|
|
|
تاريخ خبر: يکشنبه29/8/1384
|
يار و ياور ظالمين نباشيد! شيخ عبدالحسين حويزاوي فرمود: « بيست و پنج سال قبل، رئيس شهرداري نجف اشرف مردي به نام ميرزا احمد که کاروانسراي مصلي، متعلق به اوست، بود. او مرد متدين خوبي بود و به اجبار شهردارش کرده بودند. شبي در عالم رؤيا ديدم، در محلي دو تخت گذاشته اند و در وسط، سجاده اي پهن کرده اند و ناموس دهر، حضرت بقية الله عليه السلام، روي سجاده تشريف دارند و همان مرد متدين (رئيس شهرداري) نزد آن سرور حاضر است. حضرت با تندي به او فرمودند: چرا داخل شغل حکومتي شدي و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتي؟
در آن بين حضرت فرمايشي فرمودند: ولي آن مرد فرمايش حضرت را نفهميد من خواستم گفته ايشان را به او بفهمانم؛ لذا گفتم: حضرت حجت عليه السلام مي فرمايند: « و لا ترکنوا الي الذين ظلموا فتمسّکم النّار: ظالمين را يار و ياور خود قرار ندهيد زيرا به دوزخ و جهنم دچار ميشويد. سوره هود 113 . »
حضرت روي مبارک به من نمود و فرمود: پس تو چرا آنها را مدح مي کني؟ عرض کردم: تقيه مي کنم. حضرت دست مبارک را بر دهان خويش گرفته و تبسم کنان سه مرتبه فرمودند: تقيه، تقيه، تقيه. به عنوان رد و انکار بر من؛ يعني چنين نيست و از روي خوف و تقيه نيست که آنها را مدح مي کني. دوباره متوجه رئيس شهرداري شدند و فرمودند: هفت روز بيشتر از عمر تو باقي نمانده است. فردا برو و مهر حکومتي را رد کن.
روز بعد اول صبح از خانه بيرون آمدم و در فکر خواب خود بودم. ديدم بعضي به يکديگر مي گويند: خبر داري چه شد؟ رئيس شهرداري نزد حکومت رفته و استعفا داده و کليدها را به آنان تسليم نموده است. من تعجب کردم!
روز بعد ميرزا احمد مريض شد و حالش دگرگون گرديد. با خود گفتم بروم و او را عيادت کنم. وقتي وارد خانه اش شدم، ديدم حالش خوب نيست و از هوش رفته است. نزد او نشستم؛ چون به هوش آمد، چشم باز کرد و هنگامي که نظرش به من افتاد، گفت: ها يا شيخ انت چنت حاضر؛ يعني اي شيخ تو هم در آن جا حاضر بودي.
و دست مرا گرفته، با کمال ضعف و زاري گفت: تو در آن مجلس بودي و آنچه آن جا بود ديدي و شنيدي. من خواستم به او آرامش و دلداري بدهم گفتم: بلي و ان شاء الله تعالي تو خوب مي شوي. گفت: چه مي گويي؟ مطلب از همان قرار است و من رفتني هستم. اهل مجلس و حضار هيچ کس متوجه نشد که ما چه مي گوييم؛ بلکه خيال کردند سابقه اي با هم داريم که چندي قبل جايي بوده ايم و مطلبي واقع شده است. به هر حال مرض ميرزا احمد کم کم شديدتر شد تا سر وعده بعد از هفت روز رحلت کرد و از دنيا رفت. »
|
|
واريز آنلاين به حساب مهديه |
|
|
|
|
|
|