|
|
|
|
تاريخ خبر: شنبه28/8/1384
|
آثار مثبت و منفى غيبت ايمان به حضرت مهدى (عليه السلام) سبب رشد فكر و اميد است، ايمان به مهدى موعود و احتمال آنكه هر ساعتى ممكن است آن حضرت ظهور فرمايد در پاك دلان و شايستگان اثرى ژرف و سازنده دارد; آنان خود را آماده مى سازند و از ظلم ها و تجاوزها دورى مى جويند و به عدالت و برادرى عشق مىورزند تا توفيق يارى امام(ع) و درك محضرش را بيابند و از ديدار و زيارتش محروم نشنود و به آتش دورى و ناخوشنودى آن گرامى نسوزند. ايمان به حضرت مهدى( ع) كه زير بار هيچ حكومتى از حكومتهاى فاسد و ستم پيشه نرفته است حالتى در پيروانش بوجود مى آورد كه در برابر هر ظالم و طاغوتى مقاومت كنند و زير بار او نروند و او را نفى نمايند. ايمان به ظهور آن گرامى نبايد موجب شود كه مسلمانان امور را به آينده واگذار كنند و گوشه گيرى و انزوا پيش گيرند و در امور امروز و فردا و تسلط كفار واشرار را بپذيرند واز كوشش در راه ترقى عملى و صنعتى دريغ ورزند و به اصلاحات اجتماعى دست نزنند. اين پندار كه ايمان به ظهور مهدى (عليه السلام) موجب سستى و مسامحه و فتور مى گردد باطل است، مگر امامان معصوم و شاگردان پرتلاش و پايدار آنان به ظهور قائم (عليه السلام) ايمان نداشتد، مگر علماء بزرگ اسلام به آن گرامى معتقد نبودند; در عين حال از كوشش باز نمى ايستادند وبراى اعلاى كلمه اسلام از هيچ فداكارى و تلاشى خوددارى نمى كردند، و هرگز از مسؤليتهاى خويش طفره نمى رفتند و به وظايف سنگين خود مى پرداختند و نقش سازنده خويش را با كمال اميد پياده مى كردند. مسلمانان صدر اسلام از پيامبر عزيز اسلام شنيده بودند كه اسلام پيش مى رود و فتوحاتى بزرگ در پيش دارند، اما اين بشارتها موجب سستى و كناره گيرى آنان نشد بلكه بر تلاش آنان افزود و با پايمردى و فداكارى به هدف رسيدند. امروز هم مسلمين عهده دار مسؤليتهاى بزرگى هستند كه بايد با استفامت به انجام برسانند، و موقعيت را بشناسند و از فرصتها به خوبى استفاد نمايند، و هميشه در صحنه حاضر باشند و از منكرات منع و معروف را نشر و عملى نمايند، و از نفوذ دشمن جلوگيرى به عمل آورند، و در برابر هجومهاى فكرى و اقتصادى و سياسى و نظامى دشمن به دفاع از اسلام و مسلمين بپردازند، و هر چه بهتر و بيشتر خود سازى كنند تا قابليت درك و يارى امام عصر ارواحنا فداه در آنان تثبيت شود و مورد لطف او قرار گيرند، و زمينه را هر چه بيشتر براى ظهور آن گرامى فراهم آورند. امير مؤمنان على (عليه السلام) از پيامبر عزيز اسلام (صلى الله عليه وآله) نقل فرموده است: «افضلُ العبادةِ انتظارُ الفرج» انتظار فرج حضرت بقيه الله (عليه السلام) برترين عبادت است. و نيز چهارمين امام زين العابدين (عليه السلام) فرمودند: غيبت امام دوازدهم طولانى مى شود، و مردم زمان غيبت او كه معتقد به امامت ا و منتظر ظهور او باشند برتر از مردم همه زمانها خواهند بود، زيرا خداى متعال از عقل و فهم و معرفت به آنان بحدى عطا كرده كه زمان غيبت نزد آنان مثل زمان حضور امام (ع) است، و خدا آنان را در آن زمان بمنزله مجاهدين در ركاب رسول خدا قرار داده است، آنان براستى مخلصند و واقعاً شيعه ما هستند، و آنانند كه در سر و پنهان مردم را به سوى خدا مى خوانند. و فرمود:«انتظار الفرج من اعظم الفرج» درانتظار فرج بودن از بزرگترين فرج است. مرحوم آية الله سيد صدر الدين صدر مى نويسد: «انتظار، مراقبت حصول و تحقق امر مورد انتظار است، پوشيده نيست كه آثار انتظار حضرت مهدى(ع) از اصلاح خود و اصلاح اجتماع به ويژه اجتماع اماميه(شيعه) به شرح زير است. 1ـ انتظار خود بخود تمرين و رياضت مهمى براى نفس انسان است تا آنجا كه گفته شده«الانتظار اشد من القتل» و لازمه انتظار مشغول داشتن قوه متفكره و توجه دادن و جمع كردن نيروى فكر و خيال به سوى مطلب مورد انتظار مى باشد، و اين كار قهراً دو فايده در بر دارد: الف ـ نيروى فكرى انسان موجب افزايش نيروى عمل مى گردد. ب ـ انسان توانائى و قدرت متمركز كردن حواس و نيروى خود را پيرامون موضوع واحدى پيدا مى كند. و اين دو فايده ازمهمترين امورى است كه انسان در معاد و معاش خود به آن نياز دارد. 2ـ انتظار موجب آسانى مصيبت ها و مشكلات بر انسان مى شود، زيرا مى داند در معرض جبران و برطرف شدن هستند، و چقدر تفاوت است ميان مصيبتى كه انسان بداند تدارك و جبران مى شود و مصيبتى كه تدارك و جبران آن معلوم نيست; بويژه آنكه احتمال تدارك و جبران نزديك باشد; حضرت مهدى (عليه السلام) با ظهور خود زمين را پر از قسط و عدل مى سازد(و همه مصيبتها را برطرف مى نمايد). 3ـ لازمه انتظار آنست كه انسان شوق و علاقه پيدا مى كند كه از اصحاب امام عصر(عج) و شيعه او بلكه از انصار و ياوران او شود، و لازمه اين علاقه سعى و تلاش در اصلاح نفس و تهذيب اخلاق است تا شايستگى مصاحبت با آن گرامى جهاد در حضور او را پيدا كند; آرى اين نيازمند به اخلاق اسلامى است كه امروز در جامعه ما كمياب است. 4ـ انتظار همانطورى كه موجب اصلاح نفس فرد بلكه ديگرى مى گردد، موجب مى شود كه انسان به تهيه مقدمات و شرايطى بپردازد كه موجب غلبه حضرت مهدى (عليه السلام) بر دشمنانش گردد،و لازمه اين هدف تحصيل معارف و علوم و صنايعى است كه هدف نيازمند آنهاست بويژه آنكه معلوم شده غلبه آن گرامى بر دشمنانش بطريق عادى خواهد بود، اين ها برخى از آثار انتظار راستين است) «مرحوم مظفر» مى نويسد: انتظار مصلح جهان و نجات دهنده آنان كه بر حقند، حضرت مهدى(ع) به آن معنى نيست كه در اجراى حقايق دين دست روى دست گذاشته و كارى انجام ندهند، بخصوص در واجبات دينى مانند جهاد در راه اجراى قوانين دين امر به معروف و نهى از منكر نمى توان از خودسلب مسؤليت كرد، چرا كه مسلمان در هر حال موظف است به احكام خدايى عمل كند و رد راه شناخت درست آن گام بردارد، و تا مى تواند امربه معروف و نهى از منكر كند و روانيست به بهانه انتظار مصلح از عمل به واجبات سر باززند; انتظار هيچگونه تكليفى را از مسلمان ساقط نمى كند و هيچگونه عملى را به تأخير نمى اندازد. بدين ترتيب بديهى است كه شيعه در زمان غيبت نيز در امتحان و آزمايش بزرگى قرار ميگيرد، و بايد ازسويى دين خود را حفظ كند و از سوى ديگر زمينه سازى نمايد تا در ركاب آن گرامى به نصرت اسلامى بپردازد، و بسيارى ازمردم در اين امتحان و آزمايش موفق نخواهند بود. «جابر جعفى» مى گويد به امام باقر (عليه السلام) عرض كردم: فرج شما چه وقت است؟ فرمودند:هيهات، هيهات. فرج ما نمى تواند تا غربال شويد، سپس غربال شويد(امام (ع) سه بار اين جمله را تكرار كردند) تا مردم كدر بروند و مردم صاف باقى بمانند. آرى انتظار اين خاصيت را دارد كه پس از انجام وظايف و بذل كوشش باز يأس و نا اميدى ندارند و منتظر و اميدوارند كه فرج از سوى خدا برسد. و نيز از جمله آثار مهم غيبت اين است كه بشريت در اين دوران توان خود را بكار مى گيرد و به تجربه در مى يابد كه بدون وحى و الهام و امدادهاى غيبى نمي توان كاروان بشريت را به مقصد اصلى و نهايى كه قرب به خداست رساند و عاقبت بايد در مقابل وحى و تعليمات الهى و آسمانى سر تسليم فرود آورد.
|
|
واريز آنلاين به حساب مهديه |
|
|
|
|
|
|