صفحه اصلي درباره ما تماس با ما
در

  منتخب محصولات فرهنگي

بیشتر...



                            حدیث



    درک از امام مهدي
از امام صادق (ع) منقول است كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند :
خوشا به حال كسى كه قائم اهل بيت مرا درك كند و به او اقتدا كند قبل از قيامش تابع ائمه هدايت باشد و از دشمنانشان بيزارى بجويد ايشان رفيقان من هستند و گراميترين افراد امت نزد من مى باشند . كمال الدين ـ شيخ صدوق ص 287
أچأڈأ­أ‹ أ‡أ’123 : امام صادق

 


        پايگاه هاي پيشنهادي

آيت الله دري نجف آبادي
نايب رييس هئيت امناء
 

حجت الاسلام و المسلمين
نوري شاهرودي
عضو هئيت امناء مهديه


مقالات

مهدويت

توقيعات

ظهور

غيبت

انتظار

زندگينامه

امام و بانوان

کتب

شعر

پرسش و پاسخ

ادعيه و زيارات

شفايافتگان

نامه اي به امام عج

مشاهدات

ديگر موضوعات

اخبار مهديه

         0پايگاه هاي ديگر


سایت مسجد مقدس جمکران

سايت فرهنگي تبيان

سايت سراج انديشه

سایت دکتر علی غضنفری

سايت فرهنگي شهيد آويني  


 

 


تاريخ خبر: شنبه28/8/1384

جنگي تمام عيار

جنگى تمام عيار با تمام انسان نماهاى خون آشام
از كارهاى حتمى امام موعود عليه السلام جنگى تمام عيار با تمام انسان نماهاى خون آشام است . در آغاز آن انقلاب بزرگ ، جنگ در راءس همه كارها قرار دارد. اين موضوع در آيات به طور كلى و در احاديث به طور مشروح آمده است .
در مسئله جنگ ، ممكن است چنين انگاشته شود كه هدايت انسان و ساختن جامعه بشرى ، با دعوت اخلاقى و تربيت درست امكان پذير است و نيازى به خونريزى و جنگ نيست ؟
در پاسخ مى گوييم : مطالعه تاريخ بشرى - از روزى كه تاريخى بر جاى مانده است - و بررسى غمنامه سرگذشت انسان ، بخوبى اين واقعيت را آشكار مى سازد كه موانع راه رشد و تكامل انسان جز با قدرت و خونريزى از سر راه برداشته نمى شود، و تعاليم اخلاقى و اصول تربيتى هر چند تاءثيرهاى ژرف و گسترده داشته است ، ليكن اين تاءثيرها در برخى از افراد نجيب انسانى بوده است ، و در طبقه سلطه طلب و دنيادار و استثمارگر كه منابع قدرت اقتصادى ، سياسى و نظامى جامعه ها را در دست داشته اند و دارند يا هيچ تاءثيرى نداشته يا تاءثيرى تحول آفرين و دگرگونساز نداشته است . براى تربيت و هدايت آنان بايد عامل ديگرى به كار مى رفته است ، تا سدّ راه انسانها نگردند، و راه رشد را بر توده ها نبندند، تا همگان بتواند بى هيچگونه مانعى به راه رشد خويش ادامه دهند. از اين رو، مسئله جنگ و كاربرد نيرو، به عنوان يك ضرورت ، براى دستيابى به هدفهاى انسانى مطرح مى گردد. و بى ترديد انسان هر چه آرمانى و اخلاقى فكر كند و به اصلاح معنوى و تربيتى جامعه و انسان بينديشد، كاربرد نيرو را به عنوان يك راه و ابزار مقدماتى و اجتناب ناپذير نمى تواند از نظر دور بدارد. در غير اين صورت ، از حقيقت حوادث و واقعيتهاى زندگى گذشته و اكنون انسانى بى اطلاع است . بنابراين ، جنگ و خونريزى و قصاص و قتل ، تنها راهى است كه به صلح و آسايش و امنيت و حفظ جانها و تربيت نفوس رهنمون مى گردد و راه تربيت درست و اصلاح اخلاقى را باز مى كند، و موانع راه را بر مى دارد. جز از اين راه نمى توان امنيت اجتماعى و اقتصادى و سياسى در جامعه برقرار كرد و زمينه و شرايط محيطى و اجتماعى حيات معقول را فراهم آورد و جامعه را براى تلاش و كوشش آزادانه افراد آماده ساخت . (46)
اسلام با توجه به همين واقعيتها، جنگ را نه به عنوان هدف و آرمان ، بلكه به عنوان راه و وسيله براى تحقق هدف پذيرفته است .

در قرآن كريم آمده است :
(( و قاتلو هم حتى لا تكون فتنه و يكون الدين كله لله ... (47) ))
- با آنان نبرد كنيد تا ديگر فتنه اى نباشد و دين همه دين خدا، دين خدا گردد...

در راه هدف ارزشمند و انسانى نابودى فتنه ها و آشوبها به معناى وسيع آن بايد جنگيد. فتنه ، همه ناآراميها، و مزاحمتهاى اجتماعييى را در بر مى گيرد كه جامعه و مردم را از سير طبيعى خود باز مى دارد، و مشغوليتها و موانعى بر سر راهها مى نهد كه باز دارنده حركت اصلى انسانها است . چنين امورى بى ترديد مانع تربيت و رشد معنوى و مادى جامعه انسانى است و زدايش ‍ آنها، هدف از تجويز كشتار و جنگ است در منطق قرآن كريم .
تاريخ پيامبران نيز سرشار است از اين شيوه مبارزه و جهاد صفحات تاريخ از درگيريهاى انبيا عليه السلام آكنده است . هر جا جمعه اى بنياد شد و امتى پديدار آمد و پيامبرى به اداى رسالت برخاست و دعوتى آغاز كرد، درگيرى و پيكار نيز به ميان آمد و تضادها پديدار گشت . زيرا كه مراكز قدرت مالى و سياسى و نظامى و به تعبير قرآن كريم : ملا و مترفان و مستكبران براى حفظ منافع خود تمام توان و قدرت خويش را به كار مى گرفتند تا دعوت نو و آيين جديد حاكم نگردد. كمتر دورانى را مى يابيم كه به گونه اى اين درگيريها و كشمكشها ميان رهبران حق و عدالت و مدعيان و رهروان راه باطل و ستم رخ نداده باشد. بدينسان مى توان گفت كه صحنه هاى زندگى پيامبران ، تماشاگهى عظيم از نبردها، مبارزه ها، درگيريها، جهادها، مقاومتها و فداكاريهاست .
از اين رو پيامبر اسلام كه ((رحمة للعالمين )) است و اشاعه مكارم اخلاقى ((بعثت لاتمم مكارم الاخلاق )) شعار اوست ، 83 جنگ تدارك ديد، حتى با مخالفان داخلى نيرو بكار برد و در اين زمينه پيامى والا و الهى به بشريت داد و قانونى جاودانه عرضه كرد، و خط مشى همه مصلحان و عدالتخواهان و انسان دوستان را چنين ترسيم نمود:

((الخير كله فى السيف ، و تحت ظل السيف ، و لا يقيم الناس الا السيف و السيوف مقاليد الجنة و النار. ))(48)
- تمام نيكى و خير در شمشير است و در زير سايه شمشير. و مردمان را جز شمشير راست نكند و شمشيرها كليدهاى بهشت و دوزخ است .

آن انسان شناس بزرگ كه انسان را در درون و برون و مجموعه تمايلات و خواسته هاى فردى و جمعى مى شناسد و نيازهاى روان و تن او را مى داند و راه سعادت و خوشبختى مادى و معنوى انسان برايش آشكار است ، درمان كردن دردها، و از ميان بردن زياده رويها، تجاوزكاريها و افزونخواهيها را با نيرو و كاربرد سلاح و در پرتو جنگ و جهاد امكان پذير مى داند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به عنوان آموزگار اخلاق و مربى بى همتاى بشريت ، تمام نيكها را در سايه شمشير و با كمك جهاد و جنگ و نيروى نظامى تحقق پذير مى شناسد و جنگ را تنها راه در بسيارى از موارد براى پيدايى آرمانهاى صلح جويانه و اخلاقى و انسانى مى شمارد. پيامبر انسان شناس ‍ مى داند كه انسانهاى دژخيم شده كه حد و مرزى براى خواسته هاى خود قائل نيستند جز با شمشير به حق تن نمى دهند و جز با جنگ و قتل و قصاص از خيانت و جنايت و كشتار مظلومان و غصب حقوق محرومان و استثمار حقوق مردمان و ديگر بيدادگريها دست بر نمى دارند و تنها چاره اين همه بيداد و ظلم و زور در سايه شمشير نهفته است .

امام باقر عليه السلام نيز در تبيين اين ضرورت در جامع بشرى چنين فرموده است :
((الخير كله فى السيف و تحت السيف و فى ظل السيف ... ان الخير كل الخير معقود فى نواصى الخيل الى يوم القيامة .)) (49)
- تمامى نيكها در شمشير و زير شمشير و در سايه شمشير نهفته است ...
نيكى ، همه نيكى ، به پيشانى اسبهاى پيشتاز (ميدانهاى جنگ ) گره خورده است تا روز قيامت .

كليت تعبير ((خير))، تكامل معنوى رشد اخلاقى و تربيت انسانى را شامل مى گردد، يعنى مربيان و جامعه و انسان و آموزگاران اخلاق نيز بايد براى رفع موانع تربيت انسان و اصلاح اخلاق و رفتار او، در موارد لازم از شيوه قهرآميز (جنگ ) استفاده كنند وگرنه حاصل كوششهايشان به دست سلطه طلبان اجتماعى و زر بدستان زورمدار از ميان مى رود، و هر چه تلاش ‍ كنند كه جامعه را و نسل را از تجمل گرايى ، مصرف زدگى و شهوتبارگى برهاند سرمايه داران و حكومتهاى حامى ايشان ، با تبليغات گسترده و از راه تعليم و تربيت و ديگر منابع تاءثير گذار توده هاى مردم را منحرف مى كنند و به مصرف كالاهاى تجملى و توليدات كارخانه داران تشويق مى نمايند، و به دنبال خود به گرايشهاى فاسد و لذت پرستيهاى تباهگر و ضد اخلاق مى كشانند، و جامعه و مردم را بدانسان مى سازند كه خود هستند اين موضوع امروز در سطح جهان خوب نمايان است و راه و روش توده هاى ناآگاه و اسير بمب بارانهاى تبليغى مشخص است كه به كدام سوى است و داراى چه معيارهايى است . اكنون در برابر اين سيلهاى بنيان كن ، مربيان و مصلحان اخلاقى چگونه به كارى كارستان مى توانند دست يازيد. اين است كه حاصل كوششهاى ايشان به بى حاصلى مى انجامد. پس به عنوان يك ضرورت براى اصلاح اخلاقى و گسترش معيارهاى تربيتى درست ، نخست بايد به پيراستن محيط بپردازند و اين كار جز در پرتو نيرو و كاربرد سلاح امكان پذير نيست .
بنابراين با گذشت دورانهاى طولانى فساد و بيداد در تاريخ انسان و پس از آن جنايتها و خيانتها كه در راه نفى سامانيابى زندگى انسان به دست گروهى اندك انجام گرفت ، و پس از انبوه ستمها كه به اكثريت جامعه انسانى روا داشته شد، و فجايع و تبهكاريهاى اقليتهاى خون آشام همواره بدون پاسخ و قصاص ماند، و مانع عملى شدن هر برنامه و تحولى در راه تربيت فردى و تصحيح روابط انسانى گرديد، و پس از اينها همه ، اكنون يك مصلح انسان دوست و انسان شناس و واقع نگر اگر پايان فاجعه اسفناك ستمبارگى و فساد و استثمار و ديو سيرتى را در نظر دارد، و به اجراى دقيق و كامل عدالت اخلاقى و اجتماعى مى انديشد، چاره اى جز اين ندارد كه موانع را از سر راه بردارد، و هيچگونه مجال و فرصتى ندهد تا خون آشامان تاريخ ديگر بار تجديد قوا كنند و در برابر اين آخرين قيام عرض اندام نمايند يا با تغيير چهره در صفوف اصلى آن نفوذ كنند و مسير آن را منحرف سازند و آرمانهاى آن را نخست كم رنگ كنند و سپس به فراموشى سپارند. مصلح نهايى در اين دوره همه موانع راه را با قدرت نابود مى كند، و متناسب با عظمت و بزرگى كار و هدفى را كه در نظر دارد مبارزه و جهادى عظيم و گسترده تدارك مى بيند. و چون اجراى عدالت اجتماعى دقيق و واقعى كه از عالم حرف و وعده بگذرد و به عينيت خارجى برسد و برقرارى حاكميت مستضعفان و قطع دست مستكبران مالى و سياسى و نظامى و كار زدن آنان از كليه مراكز قدرت اجتماعى ، كارى بس عظيم و بزرگ است و نابودى تمام منابع قدرت اجتماعى و اقتصادى و سياسى و نظامى را در گامهاى نخست لازم دارد، و اين چنين انقلابى ، بسادگى و بدون كارشكنيهاى بزرگ و مخاطره آميز و ويرانگر انجام نخواهد يافت بنابراين تنها با حركت نظامى و نبردهاى بزرگ مى توان به مقصد اصلى دست يافت و چون هدف هر چه والاتر و بزرگتر و جهانى تر باشد مبارزه و جهادى بزرگتر و خستگى ناپذيرتر لازم دارد و هدف از قيام و انقلاب امام قائم عليه السلام عظيم ترين آرمان و هدفى است كه همه پيامبران و مصلحان دلسوز در سر داشتند از اين رو اين قيام همراه مبارزه جهادى عظيم تر و خروشان از همه درگيريها و جهادهاى حق طلبانه تاريخ خواهد بود.
تعبيرهاى كوبنده احاديث در ترسيم اين حركت امام منجى چنين است :

امام على عليه السلام :
((... بابى ابن خيرة الاماء يعنى القائم عليه السلام من ولده يسومهم خسفا و يسقيهم بكاس مصبرة و لايعطيهم الا السيف هرجا... (50) ))
پدرم فداى فرزند بهترين كنيزان (مقصود امام قائم عليه السلام است )
(ظالمانه و بدكاران را) خوار و ذليل خواهد كرد، و جام زهرآگين به كامشان خواهد ريخت و با شمشير و كشتارى فراگير با آنان برخورد خواهد نمود.

امام باقر عليه السلام :
((... ان فى القائم من آل محمد عليه السلام شبها من خمسة من الرسل ... و اما شبهه من جده المصطفى صلى الله عليه و آله فخر وجه بالسيف و قتله اعداء الله و اءعداء رسوله صلى الله عليه و آله و الجبارين و الطواغيت ، و انه ينصر بالسيف و الرعب ... (51) ))
-... قائم آل محمد عليه السلام شباهتهايى با پنج تن از پيامبران دارد... اما شباهت او به جد خود (پيامبر اكرم ) قيام با شمشير است و كشتن دشمنان خدا و پيامبر و جباران و سركشان ، او با (نيروى ) شمشير و (نيروى ) ترس ، (كه در دل جباران افكنده مى شود) مدد مى گردد.

امام صادق عليه السلام :
(( مفضل بن عمر قال : ساءلت ابا عبدالله عليه السلام عن قول الله - عزوجل - ((و لنذيقنهم من العذاب الادنى دون العذاب الاكبر)). (52)
قال : الادنى غلاء السعر و الاكبر المهدى بالسيف . (53)

مفضل مى گويد:
از امام صادق عليه السلام معناى اين آيه را پرسيدم : ((و عذاب نزديك را پيش از عذاب بزرگتر به ايشان بچشانيم ))، فرمود: عذاب نزديك ، گرانى نرخهاست و عذاب بزرگتر قيام (حضرت ) مهدى با شمشير است .]

امام صادق عليه السلام :
((- فى قوله تعالى : ((يعرف ا لمجرمون بسيماهم (54) )) قال : الله يعرفهم ولكن نزلت فى القائم ، يعرفهم بسيماهم ، فيخبطهم بالسيف هو و اءصحابه خبطا. (55) ))
در تفسير اين آيه قرآن :
((بدكاران از سيما شناخته مى شوند)) گفت :
خدا آنان را مى شناسد، وليكن اين آيه درباره قائم نازل شده است كه مجرمان را از سيما مى شناسد و او و يارانش آنان را با شمشير مى كوبند.

شمشير امام مهدى عليه السلام بر سر مجرمان فرود مى آيد، و در آن دوران ايشان راه فرارى ندارد و با نفوذ در مراكز قدرت و قضاوت جامعه نمى توانند خود را بيگناه و بيگناهان را مجرم نشان دهند، آن روز چونان روز رستاخيز است كه رنگ رخساره خبر مى دهد از سر ضمير، بويژه شيوه عمل امام مهدى عليه السلام و ياران طراز اول آن امام بزرگ كه ماءمورند به علم باطن عمل كنند تا راه گريزى براى تبهكاران خونريز و خون آشام نماند.
بنابراين :
((او مى كشد، خونخواران را، كه تا پيش از ظهور او خود مشغول آدمكشى و خونخوارى بودند، و سر سوزنى به كشته شدگان خود نمى انديشيدند، و لحظه اى به آنهمه خون ناحق كه ريخته بودند فكر نمى كردند. او اين جانيان را مى كشد.
از شمشير مهدى ، براى خون آشامان پست ، و درندگان متمدن ، و ابرقدرتان نا انسان ، خون و مرگ مى بارد، و براى انسانيت درد كشيده خرد شده رحمت و حيات .
شمشير مهدى ، سيف الله است ، سيف الله المنتقم .
شمشير مهدى شمشير انتقام از همه جانيان است ، در طول تاريخ ))(56)


پي نوشت :
بر گرفته از کتاب : عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام
مولف : محمد حكيمى
46- در شيوه هاى اخلاقى و تربيتى نيز نبايد از اين نكته غفلت كرد كه
عامل ترس و بيم خود از راههاى اساسى تربيت و تهذيب نفس و اصلاح اخلاق فرد و جامعه
است . در بسيارى از انسانها بشارت و تشويق ، انگيزه هدايت و اصلاح اخلاقى است و در
بسيارى ديگر عامل ترس و هراس از كيفر و مجازات باز دارنده و هدايتگر است . انسانها با
عامل ترس در صورتى كه جدى و واقعى باشد، نخست با نوعى الزام خارجى ناهنجاريها
و ديو سيرتيها را ترك مى كنند و با ادامه آن كم كم به فرشته خويى و درستكارى مى
رسند، و پس از مدتى كردار و رفتار ايشان در راستاى صلاح و سعادت قرار مى گيرد و
خصلتهاى زشت را فراموش مى كنند. از اين رو، ((قرآن كريم )) كه كتاب بزرگ تربيت
و اخلاق است ، همراه با مژده و نويدها، از بيمهاى بزرگ و كوبنده سرنوشتها و كيفرهاى
هراسناك سخن گفته است كه تا ژرفاى دلها را مى لرزاند و آدميان را به خود مى آورد و
به راه وا مى دارد.
با توجه به اين مسائل - با واقع بينى دقيق - نيز افرادى را مى يابيم كه ترس و بيم
و مژده و نويد، هيچيك چاره ساز كجرويهاى ايشان نيست و به هيچ سخنى گوش فرا نمى
دهند و از هيچ وعظ و اندرزى پند نمى گيرند. در اين موارد كه در اجتماعات بشرى بويژه
در فرمانروايان و ديگر قدرتمندان اندك نيست جز
عامل قدرت و ابزار جنگ و شيوه خونريزى و قتل چيزى كارساز نيست ، و بوته وجود
اينگونه افراد را جز داس مرگ چيزى از ميان بر نمى دارد.

47- سوره بقره (2): 193.
48- ((امالى صدوق )) /517؛ ((وسائل )) 11/5.
49- ((وسائل )) 11/9
50- ((غيبت نعمانى )) 229
51- ((كمال الدين )) 1 / 327.
52- سوره سجده (32): 21.
53- ((بحار )) 51 / 59.
54- سوره الرحمن (55): 41.
55- ((غيبت نعمانى )) / 242.
56- خورشيد مغرب / 38، چاپ ششم 1368

         بنيانگذار مهديه تهران


حجت الاسلام والمسلمين شهيد حاج شيخ احمد کافي


         برنامه های ندبه و کمیل

دعاي کميل و ندبه آذر ماه 1403


جدول کامل برنامه ها...

         واريز آنلاين به حساب مهديه

         گالري صوتي

قرائت دعاي ندبه 1403/8/25

سخنراني دعاي ندبه 1403/8/25

قرائت دعاي کميل 1403/8/24
بيشتر...

         مجلات


         ارتباط با ما

درباره ما

 نام
 Email
متن
 

         اشتراک

 نام
 Email