صفحه اصلي درباره ما تماس با ما
در

      مراسم عزاداري روز شهادت حضرت زهرا (س) (پنج شنبه 15 آذر ماه)

  منتخب محصولات فرهنگي

بیشتر...



                            حدیث



    درک از امام مهدي
از امام صادق (ع) منقول است كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند :
خوشا به حال كسى كه قائم اهل بيت مرا درك كند و به او اقتدا كند قبل از قيامش تابع ائمه هدايت باشد و از دشمنانشان بيزارى بجويد ايشان رفيقان من هستند و گراميترين افراد امت نزد من مى باشند . كمال الدين ـ شيخ صدوق ص 287
أچأڈأ­أ‹ أ‡أ’123 : امام صادق

 


        پايگاه هاي پيشنهادي

آيت الله دري نجف آبادي
نايب رييس هئيت امناء
 

حجت الاسلام و المسلمين
نوري شاهرودي
عضو هئيت امناء مهديه


مقالات

مهدويت

توقيعات

ظهور

غيبت

انتظار

زندگينامه

امام و بانوان

کتب

شعر

پرسش و پاسخ

ادعيه و زيارات

شفايافتگان

نامه اي به امام عج

مشاهدات

ديگر موضوعات

اخبار مهديه

         0پايگاه هاي ديگر


سایت مسجد مقدس جمکران

سايت فرهنگي تبيان

سايت سراج انديشه

سایت دکتر علی غضنفری

سايت فرهنگي شهيد آويني  


 

 


تاريخ خبر: جمعه27/8/1384

نماز امام زمان (عج) و صلوات

اينجانب اصغر رحيمي در سالهاي 49-1348 هجري شمسي که به مسجد جمکران مشرف شدم، داستاني را شنيدم که فردي به نام حسين آقا، مهندس سازمان برنامه، با هدايت آقاي « حاج خلج قزويني» که از افراد وارسته و از منتظرين حضرت امام عصر عليه السلام هستند، شفا گرفته است.

پس از مدتي من به عنوان معلم به قريه جمکران آمدم و ظهرها براي خواندن نماز به مسجد مي رفتم. يکي از روزها که به مسجد رفتم، گفتند: « آقاي خلج آمده است.» خوشحال شدم و با عجله نزد ايشان رسيدم، پس از احوالپرسي گفتم:
حاج آقا! قضيه حسين آقا را من في الجمله شنيده ام و مي خواهم از زبان شما امروز بشنوم.
ايشان گفتند: « اين مسأله کوچکي در رابطه با حضرت ولي عصر ارواحنا فداه است. » به هر حال با اصرار جريان را اين چنين بيان کردند.

روزي جلوي قهوه خانه « حاجي خليل » نشسته بودم که شخصي به نام حسين آقا که قبلاً شرح حالش را شنيده بودم، به من معرفي کردند و گفتند:
« نخاع ايشان صدمه ديده و کمر درد دارد و حتي او را خارج از کشور نيز برده اند ولي علاج دردش نشده و بهبود نيافته است. »
من دلم سوخت و از حسين آقا خواستم که: « بيا چند روز با هم در مسجد باشيم شايد آقا امام عصر ارواحنا فداه عنايتي فرمايد. »

گفت: « فايده اي ندارد. »
من اصرار کردم و ايشان هم پذيرفت، مدت چهل روز با هم بوديم.
روز چهلم به حسين آقا گفتم:
« مواظب باش! امروز روز چهلم است. » اطراف مسجد مقداري گردش کرديم و سپس به مسجد برگشتيم.
من به حسين آقا گفتم: « خسته ام! مي روم استراحت کنم. » و به اطاق بغل مسجد رفتم.
ايشان هم گفتند: « من به مسجد مي روم تا نماز بخوانم. »

قدري استراحت کرده بودم که ناگهان از صداي زياد بيدار شدم، بيرون آمدم ديدم، حسين آقا سنگ بزرگي که درب چاه بود، برداشت و پرتاب کرد و هيچ ناراحتي درد کمر احساس نمي کند، گفتم: « چه شد؟ »

گفت: « من در مسجد مشغول نماز امام زمان عليه السلام شدم، وقتي نماز تمام شد و نشسته بودم، سيد بزرگواري را پهلوي خود حاضر ديدم، رو به من کردند و فرمودند:
« حسين آقا! اينجا چه کار داري؟ »
گفتم: « کمرم درد مي کند. »
ايشان دست خود را به کمرم کشيده فرمودند: « دردي در پشت تو نيست. »
و سپس فرمودند: « نماز امام زمان خواندي؟ »
گفتم: « بلي !»
فرمود: « صلوات فرستادي؟ »
گفتم: « نه!»
فرمود: « بفرست! »
من پيشاني بر مهر گذاشتم و شروع به فرستادن صلوات نمودم، ناگاه به فکرم رسيد که اين سيد چه کسي است و چطور فرمود کمرت ناراحتي ندارد، بلند شدم ديدم آقا نيست، متوجه شدم که مورد عنايت آقا قرار گرفته و مشرف به محضر والاي حضرتش شدم و ديگر ناراحتي ندارم.

« اللهم ارزقنا زيارته. »
آدرس اينجانب: قم، ميدان سعيدي کوچه .... . »

         بنيانگذار مهديه تهران


حجت الاسلام والمسلمين شهيد حاج شيخ احمد کافي


         برنامه های ندبه و کمیل

دعاي کميل و ندبه آذر ماه 1403


جدول کامل برنامه ها...

         واريز آنلاين به حساب مهديه

         گالري صوتي

قرائت دعاي ندبه 1403/9/2

سخنراني دعاي ندبه 1403/9/2

قرائت دعاي کميل 1403/9/1
بيشتر...

         مجلات


         ارتباط با ما

درباره ما

 نام
 Email
متن
 

         اشتراک

 نام
 Email