|
|
|
|
تاريخ خبر: جمعه27/8/1384
|
بي سرو ساماني اي خدا آگهي از بي سر و ساماني ما از غم روز و شب و درد و پريشاني ما اي خدا رحم نما بر غم و بدبختي ما صبح كن اين شب طولاني و ظلماني ما صاحب كن فيكون امر نما از كرمت تا دمد صبح و رود اين شب طولاني ما گشته ايم همچو گله طعمه ي گرگان پليد لطف كن باز فرست صاحب رياني ما غرقه در دامن طوفان حوادث شده ايم نوح ما را بفرست در شب طوفاني ما همه جا آتش نمرود بپا گشته خدا كو خليلت كه كند ختم پريشاني ما قبطيان در همه جا تخت خدايي زده اند اي خدا باز فرست موسي عمراني ما همچو موريم لگد مال سپاه دشمن كو آن ياور پر مهر سليماني ما از يهود آتش فتنه است بپا در عالم بار ديگر بفرست عيسي روحاني ما جاهليت به جهان بار دگر برگشته منتي كن بنما رهبر قرآني ما ما همه معترفيم برستم وغفلت خويش بپذير از كرمت عُذر و پشيماني ما ديگر از ديدن عصيان و ستم خسته شديم بهر ياري بفرست «مهدي» نوراني ما قلب انوار بود در طپش ديدن او ديگر اظهار نما ياور پنهاني ما
پي نوشت :
سيد بهاءالدين انوار
|
|
واريز آنلاين به حساب مهديه |
|
|
|
|
|
|