|
|
|
|
تاريخ خبر: جمعه27/8/1384
|
آن يار ما مي آيد آخر
مژده باد اي عاشقان آن يار ما مي آيد آخر مقتدا و رهبر و سالار ما مي آيد آخر بي قراران رخش قدري دگر آرام گيريد مايه ي آرامش و دلدار ما مي آيد آخر گرچه اين دوران ما را سايه ظلمت گرفته روشني بخش سراي تار ما مي آيد آخر اين جهان ما شده ويرانه از ظلم ستمگر بهر آبادانيش معمار ما مي آيد آخر اي گروه منتظر با تزكيه آماده گرديد راحتِ روح و تن تبدار ما مي آيد آخر منصب فرمانروايان جهاني هيچ و پوچ است چون امير و سيد و سردار ما مي آيد آخر اين كوير خشك ما چون باغ جنت مي شود باغبان گلشن و گلزار ما مي آيد آخر اي همه چشم انتظاران اين شب تمام است از افق آن ياور بيدار ما مي آيد آخر گرچه شب تاريك و طولاني است اما عاشقان با سحر خورشيد شام تار ما مي آيد آخر هر چه ما نالايقيم انوار اما آن امام مهربان است و زپي ديدار ما مي آيد آخر
پي نوشت :
سيدبهاءالدين انوار
|
|
واريز آنلاين به حساب مهديه |
|
|
|
|
|
|