|
|
|
|
تاريخ خبر: جمعه27/8/1384
|
نجم الثاقب فى احوال الامام الغائب نوشته : ميرزا حسين نورى طبرسى محدث نورى ، در يكى از قراى نور، در سال 1254 ه - . ق . ديده به جهان گشود. در تهران از محضر شيخ عبدالرحيم بروجردى ، مايه علمى گرفت و در سال 1278 ه - . ق . براى كسب دانش بيشتر به عراق هجرت كرد و از خرمن پرفيض شيخ عبدالحسين تهرانى ، شيخ اعظم انصارى بهره جست ، سپس به هنگام مهاجرت ميرزا حسن شيرازى به سامرا با وى مهاجرت كرد. چند سال در سامرا بود و آنگاه به نجف اشرف ، بازگشت و در آنجا اقامت گزيد و در همان جا، به سال 1320 ه - . ق . ديده از جهان فروبست . وى آثار بسيار دارد.(714) از جمله : نجم الثاقب فى احوال الامام الغائب (عج )، به زبان فارسى . شيخ عباس قمى درباره شخصيت علمى وى مى نويسد: (( ... اما علمه فاحسن فنه الحديث و معرفة الرجل و الاحاطة بالاقال و الاطلاع بدقايق الآيات و نكات الاخبار بحيث يتحير العقول عن كيفيته استخراجه جواهر الاخبار عن كنوزها و ترجع الابصار حاسرة عن ادراك طريقته فى استنباط اشاراتها و رومزها.(715) )) اما گاهى وى به فن حديث ، رجال ، احاطه به ديدگاههاى ديگران ، شناخت دقايق آيات و نكات روايات ، به گونه اى بوده كه خردها از چگونگى برداشت او از گنجينه هاى اخبار در شگفتى فرو رفته و نسبت به درك ، فهم و شيوه استنباط و كشف اشارات و رموز به ديده حيرت مى نگريسته اند. اين اثر، مزين است به تقريظ مرحوم ميرزاى شيرازى بزرگ . درباره انگيزه خود از تاءليف اين اثر مى نويسد: ((در سال 1303 ه - . ق . در خدمت ميرزاى بزرگ بودم . ميرزا فرمود: خوب است ، كتابى مستقل درباره حضرت مهدى (عج ) به زبان فارسى نگاشته شود. و شما شايستگى انجام اين مهم را داريد. عرض كردم : مقدمات امر فراهم نيست ، ولى از آنجا كه در سال گذشته ، رساله اى درباره كسانى كه در غيبت كبرى ، به زيارت حضرت مهدى (عج ) مشرف شده اند، تحت عنوان : جنة الماءوى نگاشته ام ، اگر مصلحت باشد همان رساله را، با افزودن مطالبى بر آن ترجمه كنم . پيشنهاد پذيرفته شد. لكن ميرزا فرمود: شمه اى از حالات حضرت مهدى ، هر چند به اختصار بر آن افزوده شود. حسب الامر مطاع ميرزا، به انجام اين اثر اقدام شد و در نهايت ياءس با استمداد از عسكريين ، بحمدالله در اندك زمانى اين خدمت به انجام رسيد.)) كتاب حاضر در دوازده باب به شرح زير تنظيم شده است : باب اول : چگونگى ولادت ، شمه اى از احوال شخصى حكيمه خاتون . باب دوم و سوم ، اسامى القاب و كنيه ها، شمايل و توجهات الهى به حضرت . باب چهارم ، اختلاف مسلمانان نسبت به امر غيبت ، پس از اتفاق بر درستى صدور اخبارى كه از پيامبر(ص ) بر آمدن حضرت مهدى رسيده ، كتابهايى كه عالمان اهل سنت ، در باب حضرت مهدى موعود، تاءليف كرده اند، مطالب مورد اختلاف : نسب ، اسم پدر تشخيص و تعيين آن حضرت و ديدگاههاى علماى فرق اسلامى در مورد هر يك از مباحث فوق و نقد و بررسى هر يك و ارائه ديدگاه صواب . باب پنجم و ششم : بحث و استدلال درباره اين كه حضرت مهدى موعود، فرزند امام حسن عسكرى (ع ) است . باب هفتم و هشتم : سخن دربار كسانى است كه در عصر غيبت كبرى ، به محضر حضرت ، شرفياب شده اند، يا بر معجزات حضرت آگاهى يافته اند و جمع بين رواياتى كه مى فرمايد: ((مدعى ديدار با حضرت را بايد دروغگو خواند)) و داستانهايى كه بيانگر ديدار بزرگان و اولياء با حضرت هستند و...)) باب نهم ، درباره اين كه براى هر حاجت ، به امامى خاص بايد توسل جست و اثبات اين نكته كه يكى از مناصب خاصه امام زمان (عج ) پناه دل سوختگان است . باب دهم ، در بيان گوشه اى از تكاليف و آداب مسلمانان ، نسبت به آن جناب . باب يازدهم ، روزهاى ويژه آن حضرت و تكليف پيروان حضرت در آن روزها. ناگفته نماند، مطالب سست ، بى اساس و بى پايه در كتابهايى كه درباره حضرت مهدى نگاشته شده بسيار است ، بايد با دقت به آنها نگريست و هر مطلبى را از آنها بى درنگ و بى مطالعه همه جانبه و بدون مراجعه به اهل فن ، نپذيرفت . از جمله نوشته هايى كه مطالب واهى ، بى پايه و به دور از خرد بسيار دارند، نوشته هاى محدث نورى است كه بايد اهل نظر و محققان و نويسندگان تيز نگر، واهى بودن اينها را به همه شيفتگان مهدى و اهل مطالعه بنمايانند
پي نوشت :
ناشر جعفرى ، مشهد. شماره صفحه ها: 587.
|
|
واريز آنلاين به حساب مهديه |
|
|
|
|
|
|