صفحه اصلي درباره ما تماس با ما
در

      مراسم عزاداري روز شهادت حضرت زهرا (س) (پنج شنبه 15 آذر ماه)

  منتخب محصولات فرهنگي

بیشتر...



                            حدیث



    درک از امام مهدي
از امام صادق (ع) منقول است كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند :
خوشا به حال كسى كه قائم اهل بيت مرا درك كند و به او اقتدا كند قبل از قيامش تابع ائمه هدايت باشد و از دشمنانشان بيزارى بجويد ايشان رفيقان من هستند و گراميترين افراد امت نزد من مى باشند . كمال الدين ـ شيخ صدوق ص 287
أچأڈأ­أ‹ أ‡أ’123 : امام صادق

 


        پايگاه هاي پيشنهادي

آيت الله دري نجف آبادي
نايب رييس هئيت امناء
 

حجت الاسلام و المسلمين
نوري شاهرودي
عضو هئيت امناء مهديه


مقالات

مهدويت

توقيعات

ظهور

غيبت

انتظار

زندگينامه

امام و بانوان

کتب

شعر

پرسش و پاسخ

ادعيه و زيارات

شفايافتگان

نامه اي به امام عج

مشاهدات

ديگر موضوعات

اخبار مهديه

         0پايگاه هاي ديگر


سایت مسجد مقدس جمکران

سايت فرهنگي تبيان

سايت سراج انديشه

سایت دکتر علی غضنفری

سايت فرهنگي شهيد آويني  


 

 


تاريخ خبر: جمعه27/8/1384

ملاقات مادر عثمان

شمس الدين محمد بن قارون مي گويد:

معمر بن شمس كه معروف به « مذور» بود يكي از نزديكان و دوستان خليفه به شمار مي رفت. روستايي به نام برس به او تعق داشت كه آن ا وقف سادات نموده بود.

نايب او كه شيعه اي خالص بود ابن خطيب نام داشت، خادم او شخصيب به نام عثمان كه سني مذهب بود، به امور و مايحتاج مصرفي او رسيدگي مي كرد، بين ابن خطيب و عثمان هميشه مجادله اعتقادي وجود داشت.

روزي به اتفاق هم به حج مشرف دشند، در كنام مقام ابراهيم بودند كه ابن خطيب رو به عثمان كرد و گفت: بيا با هم مبالهله كنيم من نام كساني را كه دوست دارم يعني حضرت امام علي و امام حسن و حسين را كف دستم مي نويسم تو نيز نام كساني كه دوست داري يعني ابوبكر، عمر و عثمان را بنويس آنگاه با هم دست مي دهيم دست هر كه سوخت، اعتقاد او باطل و دست آن كه سالم ماند، اعتقادش بر حق است.

عثمان اين مباله را نمي ذپيرفت، حاضرين كه از طبقه رعايا و عوام بودند به او اعتراض نمودند و سرزنش كردند.

مادر عثمان كه از محل مشرفي شاهد صحنه بود، معترضين را به باد دشنام و ناسزا گرفت و آنها را دتهديدي كرد. در همان حال كور شد!

وقتي متوجه شد كه نمي تواند جايي را ببيند، دوستان خود را فرا خواند آنها چشمان او را بررسسي كردند، متوجه شدند كه ظاهرا سالم است اما جايي را نمي تواند ببيند او را به مكه بردند، خبر او در همه جا شايع شد.

پطشكان بغداد و حله را براي معاينه او حاضر كردند اما آنها نيز ننتوانستند كاري انجام دهند عده اي از زنان مؤمنه حله به او گفتند: آن كه تو را كور نموده است، قائم آل محمد است اگر شيعه شوي و با دوستان او تولي داشته باشي و از دشمنانش تبرّي نمايي ما ضمانت مي كنيم كه خداوند سلامتتي تو را به تو باز خواهد گرداند، و بدون اين، امكان ندارد كه دوباره بينا شوي.

او نيز به اين امر تن داده و راضي شد و به مذهب تشيع گرويد.

زنان حله او را شب جمعه به محلي كه منسوب به امام زمان بود و در حله قرار داشت بردند و شب را به همراه او زير قبله آن مكان شريف بيتوته نمودند.

نوز چند ساعتي از شب نگذشته بود كه ناگاه آن زن بيدار شده و از قبه بيرون آمد و چشم هاي او كاملا سالم و نابينايي اش برطرف شده بود، يكي يكي زنان را بيدار كرده و لباس ها و زينت ها آلاتشان را وصف مي نمود.

آنها از شفاي او مسرور شدند و حمد الهي را به جا آوردند، سپس كيفيت ماجرا را پرسيدند.

گفت: وقتي مرا تحت قبه شريف حضرت گذاشته و رفتييد، هنوز چيزي نگشذشته بود كه احساس كردم كه كسي دستش را روي دستم نهاد و گفت: برخيز كه خداوند تو را شفا عنايت فرمود.

چشمانم را گشودم همه چيز را مي ديدم. به را ديدم كه ممّلو از نور شده بود و در ميان آن مردي ايستاده بود. گفتم: آقا! شما كه هستيد.

فرمود: م ح م د بن الحسن.

سپس ناگهان غايب شد.

زنها به اتفاق او از آن محل شريف خارج شده و خبر شفاي او را در حله پخش نمودند. فرزندش عثماننيز شيعه شد و اعتقاد او مادرش خوب و محكم گرديد.

اين ماجرا مشهور شد و هر كس آن را مي نشنيد نسبت به وجود امام زمان معتقد مي شد.

         بنيانگذار مهديه تهران


حجت الاسلام والمسلمين شهيد حاج شيخ احمد کافي


         برنامه های ندبه و کمیل

دعاي کميل و ندبه آذر ماه 1403


جدول کامل برنامه ها...

         واريز آنلاين به حساب مهديه

         گالري صوتي

قرائت دعاي ندبه 1403/9/2

سخنراني دعاي ندبه 1403/9/2

قرائت دعاي کميل 1403/9/1
بيشتر...

         مجلات


         ارتباط با ما

درباره ما

 نام
 Email
متن
 

         اشتراک

 نام
 Email