صفحه اصلي درباره ما تماس با ما
در

      جدول برنامه هاي ماه مبارک رمضان 1402

  منتخب محصولات فرهنگي

بیشتر...



                            حدیث



    درک از امام مهدي
از امام صادق (ع) منقول است كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند :
خوشا به حال كسى كه قائم اهل بيت مرا درك كند و به او اقتدا كند قبل از قيامش تابع ائمه هدايت باشد و از دشمنانشان بيزارى بجويد ايشان رفيقان من هستند و گراميترين افراد امت نزد من مى باشند . كمال الدين ـ شيخ صدوق ص 287
أچأڈأ­أ‹ أ‡أ’123 : امام صادق

 


        پايگاه هاي پيشنهادي

آيت الله دري نجف آبادي
نايب رييس هئيت امناء
 

حجت الاسلام و المسلمين
نوري شاهرودي
عضو هئيت امناء مهديه


مقالات

مهدويت

توقيعات

ظهور

غيبت

انتظار

زندگينامه

امام و بانوان

کتب

شعر

پرسش و پاسخ

ادعيه و زيارات

شفايافتگان

نامه اي به امام عج

مشاهدات

ديگر موضوعات

اخبار مهديه

         0پايگاه هاي ديگر


سایت مسجد مقدس جمکران

سايت فرهنگي تبيان

سايت سراج انديشه

سایت دکتر علی غضنفری

سايت فرهنگي شهيد آويني  


 

 


تاريخ خبر: شنبه28/8/1384

پيروزى نهايى حق بر باطل

عبد الرسول هاديان شيرازى
«و قل جاءالحق و زهق‏الباطل ان‏الباطل كان زهوقا» (1)
و بگو حق فرا رسيد و باطل مضمحل و نابود شد و باطل نابود شدنى است.
يكى از آرزوهاى ديرين بشر، برچيده شدن بساط ظلم و بيدادگرى ازجامعه‏وحكمفرمايى‏صلح‏و آرامش واجراى‏عدالت‏درسراسرجهان است.
اين انديشه هماهنگ با سرشت انسان است. به همين جهت، هرگاه براى گروهى از ملتها زمينه قيام فراهم شده، به مبارزه با حكومت ظلم و جور پرداخته‏اند، و بسيارى از اين مبارزه‏ها نتيجه‏اش پيروزى اهل حق بوده است. اما اولا اين پيروزيها در گوشه‏اى از جهان اتفاق افتاده است نه در سراسر جهان; و ثانيا ممكن است همين گروه حاكم نيز بتدريج از اهداف خود دور شوند و دوباره طاغوتى ديگر بر مردم مسلط شود.
بنابراين در طول تاريخ مردم در تحت‏سيطره زورمدارانى بوده‏اند كه بناى حكومت آنها بر پايه ظلم و فساد و ناامنى پايه‏ريزى شده است; و به بيان قرآن از قول ملكه سبا:
«ان‏الملوك اذا دخلوا قرية افسدوها و جعلوا اعزة اهلها اذلة و كذلك يفعلون‏» (2)
پادشاهان هنگامى كه وارد منطقه آبادى‏شوند،آن را به فساد مى‏كشند وعزيزان‏آن‏راذليل مى‏كنند; كار آنها هميشه همين گونه است.
در بسيارى از آيات، قرآن كريم با قاطعيت تمام نويد تحقق پيروزى نهايى و فرا رسيدن روزى را مى‏دهد كه حق در سرتاسر جهان حكمفرما مى‏شود و بساط حكومت‏باطل برچيده مى‏شود و صالحان وارث زمين مى‏شوند. در روايات زيادى نيز كه از فريقين نقل شده، اين پيروزى نهايى مربوط به قيام مهدى، عجل‏الله تعالى فرجه‏الشريف، است.
در بحث‏هاى گذشته بعضى از اين آيات و روايات بررسى شد. اينك به بررسى آيه‏اى كه در صدر كلام ذكر شد، مى‏پردازيم.
اين‏آيه شريفه نويد قطعى آمدن حق واضمحلال‏و هلاكت‏باطل‏رامى‏دهد. (3) خداوندبراى روشن كردن چگونگى تحقق اين وعده، باطل را به كفهايى تشبيه مى‏كند كه بر روى آب غوطه‏ورند و از بين مى‏روند و حق را به آبى تشبيه مى‏كند كه سودمند است و در زمين باقى مى‏ماند و يا فلزاتى كه به وسيله آتش ذوب مى‏شوند تا از آنها زينت آلات و يا وسايل زندگى بسازند; آنها نيز كفهايى همانند كفهاى آب‏دارند. (4)
تشبيهى كه خداوند ذكر كرده است، براى فهم اينكه چرا حق ماندنى و باطل از بين رفتنى است ما را كفايت مى‏كند. حق همچون آب و فلزاتى است كه واقعيت دارد و باقى مى‏ماند و باطل همچون كفهاى روى آب است كه محكوم به هلاكت است. حق همچون آب و فلزات است كه مفيد، سودمند و باثبات است و باطل همچون كفهايى است كه گرچه پر سر و صداست اما توخالى، بى‏ريشه، بى‏فايده و بالاخره نابودشدنى است. چون حق ريشه‏دار و باطل بى‏ريشه است. همان‏طورى كه آب و فلزات موجب نابودى كفها مى‏شوند، در جريان حق و باطل نيز حق است كه به باطل چيره مى‏شود و باطل را از بين مى‏برد. همچنان‏كه خداوند مى‏فرمايد:
«... بل نقذف بالحق على‏الباطل فيدمغه فاذا هو زاهق‏» (5)
... بلكه ما حق را بر سر باطل مى‏كوبيم تا آن را هلاك سازد; پس در اين هنگام باطل نابود مى‏شود.
در آيه مورد بحث نيز خداوند خبر از آمدن حق و نابودى باطل مى‏دهد، با توجه به مطالبى كه بيان شد روشن مى‏شود كه چون حق توام با واقعيت، صدق، درستى، داراى عمق و ريشه، هماهنگ با قوانين خلقت، باثبات، سودمند و از جانب خدا و تاييدات اوست، باقى مى‏ماند و چون باطل‏امرى‏موهوم،ساختگى،بى‏ريشه، ميان‏تهى، بى‏فايده، ناهماهنگ با آفرينش، بى‏ثبات و از جانب شيطان است، از بين رفتنى است.
نكته قابل توجه در اين آيه و امثال آن اين است كه در اينجا سخن از سيطره حق بر باطل نيست; بلكه سخن از ظهور مطلق حق و نابودى كامل باطل است. باطل ممكن است مدت كوتاهى جلوه‏گرى كند، اما بالاخره عمر او كوتاه است و خاموش مى‏شود.
حق همانند درخت ريشه‏دار و پربارى است كه طوفانها و تندبادهاى سهمگين هم نمى‏تواند او را از جا بركند و باطل همانند درخت‏بى‏ريشه‏اى است كه از زمين كنده شده و هيچ رشد و نمو و ثمره‏اى ندارد و از ثبات و قرار محروم است.
عوامل حاكميت اهل باطل
تا به حال سخن از پيروزى حق بر باطل بود. اما در بعضى مواقع، درمقابله حق و باطل، اهل باطل هستند كه پيروز مى‏شوند و حاكميت را به دست مى‏گيرند. حتى گاهى مشاهده مى‏شود كه جامعه نيز پذيراى همين گروه باطل است. سخن در اين است كه عامل اين غلبه و عامل پذيرش جامعه چيست؟ عوامل زيادى ممكن است نقش داشته باشد، ما در اينجا به بررسى دو عامل مهم مى‏پردازيم.
عامل‏اول: ظهورباطل در چهره حق.
اگر اهل باطل چهره واقعى خود را بپوشانند و لباس حق را به تن خود كنند و با زبان اهل حق سخن بگويند و بعضى از اهل حق نيز با آنها معاشرت داشته باشند و رفتار و كردار ظاهرى خود را همانند رفتار و كردار اهل حق كنند، جامعه پذيراى آنها خواهد بود. اما اگر روزى مكر آنها آشكار شود و نقاب از چهره آنها برداشته شود، جايى براى آنها باقى نمى‏ماند.
على، عليه‏السلام، در اين باره مى‏فرمايد:
«فلو ان‏الباطل خلص من مزاج‏الحق لم يخف على‏المرتادين و لوان‏الحق خلص من لبس‏الباطل انقطعت‏عنه‏السن‏المعاندين.» (6)
اگر باطل از آميزش با حق خالص شود، بر حق‏جويان مخفى نخواهد ماند و اگر حق از آميزش با باطل رهايى يابد، زبان دشمنان قطع مى‏شود.
عامل دوم:وحدت‏وانسجام‏اهل‏باطل
با مشاهده تاريخ مى‏توان پى‏برد كه هرگاه اهل باطل در كار خود سعى و تلاش كنند و بين نيروهاى آنها وحدت و انسجام وجود داشته باشد و مطيع رهبر خود باشند، و بر عكس بر اهل حق، خمودى چيره‏شده باشد و در ميان آنها تشتت آراء و ناهماهنگى وجود داشته باشد و از رهبر خود اطاعت نكنند; در اين صورت پيروزى با اهل باطل است. على ،عليه‏السلام، درباره آينده مردم عراق خطاب به آنها مى‏فرمايد:
«اما والذى نفسى بيده ليظهرن هؤلاء القوم عليكم ليس لانهم اولى بالحق منكم و لكن لاسراعهم الى باطل صاحبهم و ابطائكم عن حقى.» (7)
آگاه باشيد، قسم به جان كسى كه جان من در دست اوست، اين گروه (اهل شام) بر شما پيروز مى‏شوند، امانه‏به‏اين‏علت‏كه‏آنهاازشما به حق سزاوارترند، بلكه از اين جهت كه اينهابراى‏به‏دست‏آوردن‏باطل رهبر و فرمانده خود، سرعت مى‏گيرند و شما نسبت‏به آنچه كه حق من است‏به كندى حركت مى‏كنيد.
بنابراين، عامل پيروزى را نبايد تنها در اعتقاد به حق و نيت‏خير ديد، بلكه براى غلبه بر دشمن، اتحاد و هماهنگى و اطاعت از رهبر نيز لازم است‏وهرگروهى اين صفت را بيشتر دارا باشند پيروزى با آنهاست.
مصاديق اين آيه
تاكنون دانسته شد كه پيام اين آيه نويد پيروزى حق بر باطل و هلاكت و نابودى كامل باطل است. در اين قسمت‏به ذكر مواردى مى‏پردازيم كه مى‏تواند از مصاديق حق بر باطل باشد.
1. حق يعنى‏دين‏الهى‏وشريعت‏خاتم انبياء محمد ،صلى‏الله‏عليه‏وآله، و باطل‏هردين‏ومسلكى‏است‏كه‏ازمسير خدا خارج شود. همچنان‏كه در روايتى است از ابن‏مسعود كه در سال فتح، پيامبر ،صلى‏الله عليه وآله، وارد مكه شد در حالى كه در اطراف خانه خدا 360 بت وجود داشت و پيامبر با چوبى كه در دستش بود به آن بتها مى‏زد و اين آيه را تلاوت مى‏كرد و بتها را با صورت به زمين مى‏افكند.
2. حق توحيد است و پرستش خدا و باطل شرك است و پرستش بتها.
3. حق قرآن است و باطل شيطان.
4. حق قسط و عدل است و باطل ظلم و ستم و كينه.
5. حق فضائل اخلاقى و كسب كمالات است، باطل رذايل اخلاقى و دورى از كمالات انسانى.
ادعاى ما اين است كه اين آيه معناى وسيعى دارد، به گونه‏اى كه مى‏تواند همه اين مصاديق را تحمل كند. بنابراين پيام اين آيه اين است كه دين اسلام، پرستش خداوند يكتا، قرآن، عدالت و فضايل اخلاقى، بر كفر، پرستش خدايان دروغين، شيطان، ظلم و رذايل اخلاقى پيروز است، و سرانجام حاكميت مطلق از آن حق است.
يكى ديگر از مصاديق اين آيه، ظهور حضرت مهدى ،عليه‏السلام، است. همچنان‏كه روايت‏شده كه وقتى حضرت قائم ، عليه‏السلام، تولد يافت، بر روى بازوى راست ايشان، اين آيه نوشته شده بود. (8)
در روايت ديگرى است از امام باقر ، عليه‏السلام، كه درباره اين آيه فرمودند:
«اذا قام‏القائم ذهبت دولة‏الباطل‏» (9)
وقتى قائم قيام كرد، حكومت‏باطل از بين مى‏رود.
در اين زمان قسط و عدل در سرتاسر جهان حاكم مى‏شود و جايى براى ظالمان باقى نمى‏ماند. اين در حالى است كه قبل از تحقق چنين روزى، ظلم و ستم سراسر دنيا را فراگرفته است. در روايتى از اهل سنت چنين آمده است:
«لتملات‏الارض ظلما و عدوانا ثم ليخرجن رجل من اهل بيتى حتى يملاها قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و عدوانا» (10)
زمين پر از ظلم و كينه مى‏شود، سپس‏مردى‏ازاهل‏بيت‏من‏قيام‏مى‏كند تا زمين را پر از قسط و عدل كند همان‏گونه كه از ظلم و كينه پر شده بود.
پرشدن زمين از قسط و عدل نشانه اين است كه هيچ جايى براى ظلم باقى نمى‏ماند. در روايتى ديگر در تاكيد تحقق چنين روزى، از رسول خدا ،صلى‏الله عليه وآله، نقل شده است كه مى‏فرمايد:
«لو لم يبق من‏الدنيا الا يوم لبعث‏الله عز و جل منا يملئوها عدلا كما ملئت جورا» (11)
اگراز دنيا فقط يك روز باقى مانده باشد، خداى عزوجل مردى از ما را مبعوث مى‏كند كه دنيا را از عدل پر مى‏كند همان‏گونه كه از ظلم پر شده بود.
چنين روزى دين الهى بر ساير اديان غالب مى‏شود و هدف رسالت انبياى الهى محقق مى‏شود; چرا كه قرآن كريم در مقام هدف بعثت انبياء مى‏فرمايد:
«هوالذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على‏الدين كله. و لو كره‏المشركون‏» (12)
او كسى است كه رسول خود را همراه با هدايت و آيين حق فرستاده تا او را بر همه اديان پيروز كند، هر چند كه مشركان كراهت داشته باشند.»
استاد شهيد، مرتضى مطهرى پيروزى نهايى اهل حق را چنين توصيف مى‏كند:
«ظهور مهدى موعود حلقه‏اى است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پيروزى نهايى اهل حق منتهى مى‏شود.» (13)
بيان‏ايشان‏درقسمتى‏ديگرچنين‏است:
«از مجموع آيات و روايات استنباط مى‏شود كه قيام مهدى موعود، عجل‏الله تعالى فرجه‏الشريف، آخرين حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است كه از آغاز جهان برپا بوده است. مهدى موعود تحقق‏بخش ايده‏آل همه انبياء و اولياء ومردان مبارزه راه حق است.» (14)
براى رسيدن به اين هدف، بايد آمادگى لازم نيز در همه ما فراهم آيد و اين زمانى تحقق مى‏يابد كه در همه شؤون زندگى، اعم از كارهاى فردى و اجتماعى، اعمال ما بر راستى و درستى استوار باشد; و شايد به همين جهت است كه خداوند در همين آيه مورد بحث قبل از بشارت به آمدن حق و نابودى باطل، به ما اينگونه آموزش مى‏دهد كه چنين دعا كنيم:
«وقل رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق واجعل لى من لدنك سلطانا نصيرا» (15)
و بگو پروردگارا! مرا(در هر كارى) صادقانه وارد كن و صادقانه خارج نما، و از سوى خود سلطان و ياورى براى من قرار ده.


پي نوشت :
1. سوره اسراء (17)، آيه 81.
2. سوره نمل (27)، آيه 34.
3. چون هرگاه بخواهند خبر قطعى از وقوع عملى بدهند با فعل ماضى مى‏آورند.
4. با استفاده از سوره رعد (13)، آيه 17.
5. سوره انبياء (21)، آيه 18.
6. نهج‏البلاغه: خطبه 50(فيض‏الاسلام، عبده)
7. نهج‏البلاغه(فيض‏الاسلام) خطبه 96;(عبده) خطبه 97.
8. تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 213.
9. همان، ص 212.
10. كنزالعمال، ج 14، ص 266، ح 3867.
11. المسند، ابن حنبل، ج 2، ص 774.
12. سوره توبه (9)، آيه 33; سوره صف (61)، آيه 9.
13. قيام و انقلاب مهدى، ص 20.

         بنيانگذار مهديه تهران


حجت الاسلام والمسلمين شهيد حاج شيخ احمد کافي


         برنامه های ندبه و کمیل

دعاي کميل و ندبه ارديبهشت ماه 1403


جدول کامل برنامه ها...

         واريز آنلاين به حساب مهديه

         گالري صوتي

قرائت دعاي ندبه 1403/1/31

سخنراني دعاي ندبه 1403/1/31

قرائت دعاي کميل 1403/1/30
بيشتر...

         مجلات


         ارتباط با ما

درباره ما

 نام
 Email
متن
 

         اشتراک

 نام
 Email